مقاله روابط خارجی ایران در زمان نادر شاه
روابط ایران و عثمانی
روابط ایران و روسیه
روابط ایران و هند
روابط ایران و انگلیس
روابط ایران و فرانسه
روابط ایران و هلند
در مدت 22 سال حکمرانی کریم خان زند (1757-1779) مردم از یک دورة صلح و آرامش برخوردار شدند و توانستند خرابیهایی که در اثر جنگهای داخلی به وجود آمده بود تا حدودی ترمیم کنند. و در این دوران دوباره پای اروپائیها به ایران باز شد زیرا قبل از آن بر اثر حمله افغانها و اغتشاشات داخلی نمایندگیهای تجاری اروپایی در ایران تعطیل شده بود.
به طور کلی در مناسبات سیاسی خارجی کریم خان زند به دو دسته از کشورها بر میخوریم:
1- کشورهای همسایه مانند عثمانی و روسیه و تا حدودی هندوستان
2- کشورهای اروپایی
دستة اول کشورهایی هستند که ارتباط آنها با دولت مرکزی ایران به دلیل سوابقشان از زمان صفویه بیشتر جنبة سیاسی داشت تا تجاری و بازرگانی و در دسته دوم کشورهای هلند، انگلیس و فرانسه قرار دارند که انگیزة اصلی ارتباط آنها با ایران کسب سود و منفعت از طریق ایجاد دفاتر بازرگانی در بنادر خلیج فارس بود، چه آنها ایران را کشوری سودآور میدانستند.
این کشورها با توجه به این که میخواستند در روابط خود با ایران با امپراطوری وسیع و گسترده عثمانی رقابت نمایند و به نوعی موازنة قوا دست یابند تا برای گسترش روابط خود با ایران عملاً باعث تضعیف و یا محدودیت قدرت رو به گسترش عثمانی را موجب شوند.
سیاست خارجی کریم خان زند در ارتباط با دسته اول گاهی به مصالحه و گاهی به جنگ و درگیری – بجز هندوستان – انجامید. در رابطه با کشورهای اروپایی وکیل ابتدا سعی کرد با توجه به ضعف مفرط نیروی دریایی خود کمک و پشتیبانی آنها را در سرکوبی میر مهنا که سواحل و بنادر جنوبی ایران و راههای آبی خلیج فارس را ناامن کرده بود به دست بیاورد تا جایی که حتی در رابطه با مزاحمتهای اعراب بین کعب به رهبری شیخ سلیمان تعهد کرد خسارت وارده به کشتیهای انگلیسی کمپانی هند شرقی را جبران کند ولی وقتی دورویی و ضعف پشتیبانی آنها را از طرحهای خود مشاهده کرد، دست به اقدامات دیگری زد که به آن پرداخته میشود.
در عهد کریم خان هر چند روابط تجاری ایرانی بیشتر با انگلستان بود اما چون با هوشمندی خاصی میدید چگونه انگلستان بر تار و پود اقتصادی هندوستان مسلط شده است سعی کرد هرگز خود را اسیر سیاستهای اقتصادی و بازرگانی انگلیس نسازد.
روابط ایران و عثمانی
در عصر زند مناسبات ایران و عثمانی بیشتر جنبة سیاسی داشت اگر چه ارتباط بازرگانی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. مرزهای طولانی مشترک بین دو کشور، اختلافات سیاسی بر سر اشغال برخی مناطق مرزی – که اغلب متقابلاً صورت میگرفت- و گاه جانبداری از برخی اعراب مرزنشین از جانب یکی از دو کشور، وجود اماکن مقدسه شیعیان در خاک عثمانی و علاقة شیعیان ایران به زیارت ایران اماکن و بالاخره راه تجاری ایران به بازار تجارت جهانی از طریق عثمانی به طور کلی موضوع اصلی ارتباط دولت ایران و دولت عثمانی را تشکیل میداد. زمانی به دلیل برخی از این موارد و گاه به علت تشدید یکی از آنها روابط ایران و عثمانی شکل دیگر به خود میگرفت.
البته راه زمینی و تاریخی تجارت ایران به مرکز مهم بازار وقت یعنی حلب از خاک عثمانی میگذشت و این راه نسبت به سایر راهها کوتاهتر بود. با این همه تجار ایرانی هفته ها و ماهها در کشور عثمانی به سر میبردند تا بتوانند کالاهای خود را در مراکز تجاری وقت در نواحی غرب عثمانی عرضه کنند، البته غیر از مخارج راه و هزینه حمل و نقل، گاه میبایستی عوارض سنگینی نیز بپردازند همچنین زوار ایرانی نیز گاه از پرداخت عوارض معاف نبودند. افزون برآن ایرانیان مسافر مورد آزار عثمانیان قرار میگرفتند که گاه تلفاتی نیز به همراه داشت همچنین عوامل دیگری نیز بر مناسبات ایران و عثمانی تأثیر میگذارد.
به طور خلاصه دلایل اختلاف ایران و عثمانی که سبب لشکرکشی ایران به بصره شد به شرح ذیل میباشد:
1 - برخی از مورخان یکی از دلایل این لشکرکشی به بصره را در عهد شکنی، دولت عثمانی در جریان مبارزه کریم خان با قبیلة بنی کعب میدانند که دولت عثمانی برخلاف تعهدی که سپرده بود کمک نظامی لازم را به کریمخان نکرد.
2 – همچنین در ماجرای مربوط لشکر کشی به عمان وقتی زکی خان عازم بندر عباس شد کریم خان از والی بغداد برای سپاهیان ایران از خشکی اجازه عبور خواست، در این زمان عثمانیها نه تنها این اجازه را ندادند بلکه با فرستادن آذوقه به یاری عمانیها برخواستند.
3- اعدام میرمهنا به وسیلة والی بغداد که کریم خان آنرا به منزلة دخالت در امور داخلی ایران تلقی کرده، و اعتراضاتی علیه این عمل والی بغداد عنوان نمود ولی هیچ پاسخی دریافت نکرد.
4- برخی معتقدند که چون انگلیسیها در سال 1188 تجارتخانة خود را از بوشهر به بصره انتقال دادند، این امر موجب اعتبار و رونق اقتصادی بصره و در مقابل وارد آمدن زیان بسیاری به تجارت خارجی ایران و بنادر ایرانی گردید. کریم خان که از انگلیسیها به شدت آزرده خاطر شده بود، با حمله به بصره هم میخواست زهر چشمیاز آنان بگیرد و هم بصره را از رونق بیندازد تا دوباره تجارت بنادر ایران رونق یابد.
5- پس ندادن اموال زوار ایرانی و ایرانیان مقیم عراق که طاعون آنها را به کام مرگ کشیده بود از سوی والی عراق، و از زمانی که کریم خان استرداد اموال را از عمر پاشا در خواست کرد این مسأله با بیتوجهی والی مواجه شد.
6- اخذ عوارض از ایرانیانی که قصد زیارت مکه و دیگر اماکن مقدس را داشته و میبایستی از خاک عثمانی میگذشتند در حالی که در گذشته هیچگاه ، هیچ حکومتی چنین باجی از حجاج نگرفته بود، به همین علت این امر مورد اعتراض کریم خان زند قرار گرفت.
7- برخی منابع نیز علت اختلاف ایران و عثمانی را در اواخر عهد کریم خان بر سر حمایتی میدانند که کریم خان از ولاه کردستان معزول ساخت.
روابط ایران و روسیه:
پس از آنکه در زمان نادرشاه افشار روسها مناطق مازندران و گیلان و دیگر نواحی شمالی ایران را تخلیه کردند به علت آشفتگی اوضاع داخلی روسیه پس از مرگ پتر کبیر تا روی کار آمدن کاترین دوم، برخورد نظامیشایان توجهی با ایران نداشتند و چیزی که معلوم است این است که در زمان زندیه هم ایرانیان با قدرت در برابر تجاوزات مرزی روسها ایستادگی میکردند.
در زمان کریم خان روابط ایران و روسیه بر اساس عهدنامة تجاری دوجانبه 1775 که در زمان پتر کبیر منعقد شده بود استوار بود، از این زمان به بعد وقایع داخلی ایران موجب شد که این کشور از دنیای خارج مجزا و روابط آن با دولت باختری قطع گردد. لیکن دولت روسیه پیوسته با ایران روابط سیاسی داشت و هر بار که هرج و مرج و انقلابات داخلی به این دولت فرصت میداد بی درنگ مرزهای شمالی ایران را مورد تحدید قرار میداد و هر بار، قسمت کوچکی از خاک این کشور را به بهانه ای مجزا کرد. از طرف دیگر دریای خزر زمینة مساعدی برای استقرار تجارت بین دو کشور فراهم کرده بود. بندر انزلی در ایران و هشتر خان در روسیه مهم ترین مراکز تجاری ایران و روسیه از راه دریای خزر بودند، این بنادر که در منتهی الیه راههای کاروانی ایران و هند قرار گرفته بودند و با وجود اغتشاش و هرج ومرج داخلی ایران مرکز فعالیت شدیدی گرید. جنگهای داخلی ایران در حقیقت انعکاس بسیار خفیف و بی اهمیتی در فعالیت تجاری این بنادر داشت.
در این زمان همسایه شمالی ایران (روسیه)، بیشتر سرگرم رقابت با کشورهای اروپایی و نبرد با عثمانی بود. فرانسه که با روسیه و اتریش درگیر بود میخواست ایران و عثمانی را به هم نزدیک و این دو کشور مسلمان را علیه روسیه به جنگ وادار سازد، از همین رو پرسیمون، کشیش که دررأس هیأت سیاسی لوئی پانزدهم در سال 1751 به ایران و عثمانی آمد تا این هدف را تحقیق بخشد در آشوب قدرت نمائیها بین کریم خان دو مدعی دیگر او در آغاز کار آنها و با اینکه موفق به مذاکراتی هم با علیمردان خان، یکی از سه مدعی که در این زمان صدر اعظم ایران بود، شد ولی در نهایت نتیجه ای بدست نیاورد و احتمال میرود در آشوب های ایران به قتل رسیده باشد،اما از گزارشهای باقیمانده از پرسیمون نشان میدهد که روسها پس از قتل نادرشاه از راه تجارت با قفقاز به تحکیم و توسعة نفوذ خود در ایالات این منطقه پرداخته بودند و به تعبیر پرسیمون با استفاده از جنگهای داخلی ایران موفق شده بودند تجارت خارجی ایران را به خود اختصاص دهند. در نبردی که بین عثمانی و کریم خان بر سر مسأله بصره در گرفت روسها سفیری به دربار کریم خان فرستادند و پیشنهاد اتحاد علیه عثمانی دادند. این پیشنهاد در حالی بود که روسها و عثمانیها نبردهای شدیدی را پشت سر گذاشته بودند و دولت عثمانی هر بار امتیازات تازه ای به روسها داده بود. شبه جزیره کریمه را متصرف شده و حاکمیت خوانین تا تار تحت الحمادیه عثمانی را پایان داده بود. کریم خان از این پیشنهاد استقبال کرد، اما اجل مهلت نداد که آن را عملی سازد...
روابط ایران و هند
دولت کریم خان با هندوستان که دارای موقعیت اقتصادی و بازرگانی خاصی در منطقه بود، روابط بسیار حسنه سیاسی و تجاری داشت که در تبادل سفرا و هیئتهای بین دو کشور نمود پیدا میکرد. در سال 1184 سفیر رسمیحاکم دکن حیدر علی خان بهادر به شیراز آمد و به حضور کریم خان رسید. او هدایایی نیز با خود آورده بود و مدت2 ماه در دربار مسکن گردید مولف لگش مراد در رابطه با ورود سفیر پادشاه هندوستان به شیراز و هدایایی که وی به نشانه روابط دوستانه کهن خود به همراه آورد چنین مینوسید: « در اواخر سال 1184، ایلچی عظیم الشأن که صاحب دستگاه فراوان بود با نامة عنبرین مشامه و مکتوب دوستی ختامه و تنسوقات و هدایای لایقه از جمله دو زنجیر فیل قوی پیکر منظر بعضی مرصع آلات قبل شمامه عنبرین و ممیزه اشیاء نفسیه و ...از جانب حیدر نایی پادشاه والاجاه ملک دکن در شیراز به درگاه دارای زمین و فرمانفرمای زمین آمد...
روابط ایران و انگلیس:
مناسبات ایران با قدرتهای اروپایی نیز در این دورة گذرا دستخوش تحول شد. کریم خان کلاً طرفدار تجارت بود و در سرآغاز امتیاز نامه ای که به کمپانی هند شرقی انگلیس در 1763 م/ 1142ش اعطا شده در توصیف این نظر نوشته شده است که « مشتاقانه گفته است که پادشاهی باید شکوفا گردد و با افزایش تجارت و دادو ستد و نیز اجرای عدل وداد، عظمت گذشته را باز یابد.»
از همین رو در اوایل زمامداری کریم خان زند وقتی انگلیسیها دریافتند که وی مایل به تجدید روابط بازرگانی با آنان میباشد در این راه پیشقدم شدند و در سال 1763 ( 1177 ه.ق) ویلیام آندر و پرایس نمایندة بازرگانی انگلیس در خلیج فارس نماینده ای به نام تامس دارن فرد را در رأس هیئتی به شیراز فرستاد، این هیأت پیش از دیدار کریم خان با شیخ حاکم بوشهر قرادادی به شرح ذیل امضاء کردند:
ماده اول شرکت انگلیس میتواند از هر نقطه بوشهر یا هر بندر دیگری که در خلیج فارس انتخاب نماید مقدار زمینی را که برای ساختمان یک نمایندگی تجارتی لازم باشد تصرف کند. آنها میتوانند هر قدر که مایلند توپ در این مراکز کار بگذارند، ولی توپها نباید از شش بوند بیشتر باشد. بعلاوه آنها میتوانند که در هر نقطه ای از کشور ایران که مایل باشند نمایندگی بازرگانی تأسیس نمایند.
دوم: بر مال التجاره هایی که در بوشهر یا جاهای دیگر صادر یا وارد میشود نباید گمرکی بسته شود. سوم: هیچ ملت اروپایی دیگر اجازه وارد کردن امتعه پشمی را ندارد. چهارم: قروض بازرگانان انگلیسی و دیگران بایستی پرداخت شود . پنجم: انگلیسیها حق خرید و فروش کالاهای خود را دارند. ششم: هیچ گونه حقوق بازرگانی پنهانی و مخفیانه نبایستی پرداخت شود. هفتم: اجناس آب افتاده نبایستی به ایران وارد شود. هشتم: آزادی مذهبی به انگلیسها اعطا میشود. نهم: سربازان یا ملاحان فراری باید تسلیم شوند. دهم: دلالها، مستخدمین و دیگران که در نمایندگی کار میکنند که از پرداخت مالیات یا عوارض گمرکی معافند. یازدهم: انگلیسها در هر کجا که هستند بایستی زمینی برای قبرستان آنها اختصاص داده شود. و اگر آنها زمینی را برای باغ بخواهند اگر آن زمین از اراضی خالصه و متعلق به شاه باشد مجانأ به آنها داده میشود و اگرمتعلق به افراد باشد بداهتاً بایستی بهای آن پرداخت گردد. دوازدهم: خانه ای که قبلاً در شیراز به شرکت انگلیسی تعلق داشت. آن را با باغ و آب و متعلقات آن به ایشان واگذار گردید. از آنجایی که کریم خان مایل بود تجارت بریتانیا، دوباره رونق یابد به همین دلیل این قرارداد در محرم سال 1177 امضاء گردید.
دارن فرد پس از مذاکراتی با کریم خان موفق شد در دوم ژوئیه 1763 فرمانی به امضاء برساند که به موجب آن حق آزادی تجارت به اتباع انگلیس اعطا شده و اجازه یا بند در بوشهر نمایندگی تجارتی دایر و در بنادر خلیج فارس به تجارت پردازند و کالاهای آن نیز از حقوق گمرکی معاف باشند، اما انگلیسها مجاز نبودند پولی را که از فروش کالاهای خود در ایران بدست میآورند از کشور خارج کنند، بلکه به جای آن مکلف بودند اجناس ایرانی صادر نمایند و از همین رو معلوم میشود کریم خان با وجود بی سوادی این اصل مهم اقتصادی را در نظر داشته که از خروج ارز از کشور جلوگیری کند.
اما به هر حال پس از صدور این قرارداد، باید توجه داشت که انگلیسی ها دنبال منافع تجاری در ایران نبودند و حجم وارداتشان در سال از یک کشتی تجاوز نمیکرد، بلکه آنها در پی استقرار نفوذ سیاسی خومد دز خلیج فارس بودند...
روابط خارجی ایران با فرانسه:
از دیگر کشورهایی که در زمان کریم خان را ایران روابط سیاسی داشته، فرانسه بود، که در دوران حکومت وکیل الرعایا عرصة کشمکش های انقلابی وزدو خورد اندیشه های سیاسی بود اگر چه تحرکات انقلابیون فرانسه در طول حکومت کریم خان به مرحلة حادی نرسیده بود، ولی شتاب خود را هم میرفت که آغاز کند.
روابط ایران و فرانسه در زمان کریم خان در سه مرحلة مشخص مطالعه میشود: این روابط که از تاریخ آخرین سفارت اعزامیاز ایران به دربار لوئی چهاردهم در ورسای قطع شده بود، از سال 1751 میلادی( 1166 هجری) از نو آغاز شد. در این سال پادشاه فرانسه لوئی پانزدهم هیئتی به ریاست شخصی به نام سیمون به ایران اعزام داشت، پس از این هیأت روابط ایران و فرانسه به ترتیب توسط کنسولهای فرانسه در بصره سیور پیرو و سیور روسو برقرار شد.
الف) سفارت سیورسیمون:
نخستین اقدام و نشانه ارتباط سیاسی و تجاری دولت فرانسه با دولت زند، با اعزام سفیری در سال 1164 از طرف لویی پانزدهم پادشاه فرانسه انجام شد. در این سال لوئی هیئتی به سرپرستی سیورسیمون به ایران و عثمانی فرستاد، هدف او از اعزام این سفیر ایجاد ارتباط و جلب اتحاد با دولت ایران و عثمانی به منظور نظارت بر تحرکات نظامیروسیه، که تهدیدی جدی برای اروپا محسوب میشد و نیز رقابت با آن دولت در سطح منطقه بود. در سال 1165 سیورسیمون ابتدا به عثمانی و سپس به ایران آمد و در راه اصفهان، از طریق همدان به ظاهر عابد و مسلمان شد و خود را محمد رضا نامید و تاریخ هجری را در پای مکاتبات خود که به فرانسه ارسال میکرد مینگاشت. هدف عمدة او از مأموریت سیمون جلب اتحاد کشورهای منطقه علیه روسیه بود.
در یکی از گزارشهائی که در 20 سپتامبر 1751 به فرانسه فرستاده است سیورسیمون صراحتاً مینویسید که قصد دارد معاهدات تجاری مختاف بین دولت اروپائی و ایران و ترکیه منعقد کند.
سرنوشت شخص سیوریسون نیز مجهول است. آخرین نامة او در دست نیست و حتی از این تاریخ به بعد دیگر خبری از او در دست نیست، گمان میرود که وی در اغتشاشات و جنگلهای داخلی ایران کشته و یا در راههای ناامن گرفتار راهزنان شده به قتل رسیده است، آنچه مسلم است اعزام این هیئت بی نتیجه ماند و روابط فرانسه و ایران مدتی پس از آن توسط کنسول فرانسه در بصره برقرار گردید.
ب) سفارت سیورپیرو (کنسول فرانسه در بصره)
در تابستان 1173 / 1759 به دنبال جنگهای هفت سالة فرانسه و انگلیس -که از چند سال قبل شروع شده بود – ناوگان جنگی فرانسه ، دفتر نمایندگی تجاری انگلیس در بندرعباس را ویران کرد. در سال 1177 / 1763 که فرانسه شکست خورد و به موجب پیمان صلح پاریس کانادا و برخی متصرفات هندوستان را از دست داد، فعالیت آنها در ایران کمتر شد
به طور کلی ضعف ارتباط تجاری فرانسه را با ایران می توان در این نکته نمایان دید که فرانسه به رغم اینکه در اغلب بنادر هند و بنادر خلیج فارس ناوگانهای بازرگانی متعددی تأسیس کرده بود، در ایران هیچ پایگاهی نداشت، ارتباط مختصر تجاری ایران و فرانسه، با توجه به موقعیت مهم بندر بصره و استقرار فعالیت کنسول فرانسه – سیورپیرو – در آن، از طریق این بنادر انجام گرفت...