سیمافایل

دانلود مقاله ، پروزه ، پایان نامه ، کارآموزی، تحقیق

سیمافایل

دانلود مقاله ، پروزه ، پایان نامه ، کارآموزی، تحقیق

بررسی ناسازگاری کودکان پیش دبستانی

بررسی ناسازگاری کودکان پیش دبستانی

بررسی ناسازگاری کودکان پیش دبستانی

بررسی مقایسه رفتار ناسازگار کودکان پیش دبستانی دارای مادر شاغل و خانه‌دار

پایان نامه بررسی ناسازگاری کودکان پیش دبستانی

 فهرست

چکیده

مقدمه

فصل اول ـ موضوع تحقیق

بیان مسئله

ضرورت و اهمیت تحقیق

اهداف تحقیق

فرضیه‌های تحقیق

متغیر تحقیق

تعریف نظری متغیر

تعریف عملیاتی متغیر

فصل دوم ـ چارچوب نظری تحقیق

سازگاری

اهمیت مادر در روابط متقابل مادر و کودک

ناسازگاری

عوامل موثر در پیدایش ناسازگاری

طبقه‌بندی کودکان و نوجوانان ناسازگار

ناسازگاری از دیدگاه مکاتب

ناسازگاری در اثر نوروزها

اختلالات خواب

اختلالات گوارشی

ناسازگاری در اثر سایکوپاتهای زودرس

ناسازگاریهای کودکان و نوجوانان در اثر سایکوزها

تفاوتهای مربوط به جنسیت در اختلالات رفتاری

اختلالات رفتاری کودکان بر حسب سن آنها

پیشینه تحقیق

فصل سوم ـ روش تحقیق

جامعه پژوهشی

نمونه و روش نمونه‌گیری

ابزار پژوهش

روش اجرا

روش تحلیل داده‌ها
فصل چهارم ـ نتایج تحقیق

فصل پنجم ـ بحث و نتیجه‌گیری

کودکان دارای مادران شاغل و خانه‌دار

ناسازگاری در کودکان دختر و پسر

محدودیت‌ها

پیشنهادات

منابع

پیوستها


چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه رفتار ناسازگار کودکان پیش دبستانی دارای مادر شاغل و خانه‌دار بود. جامعه پژوهش شامل دو مهد کودرک خصوصی و دولتی است. نمونه این تحقیق 30 کودک دارای مادر خانه‌دار ( 60 = n) می‌باشد که مادران آنها بصورت داوطلبانه در تحقیق شرکت نمودند. برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش ، ازچک لیست رفتار ناسازگار کودکان (خودساخته) و پرسشنامه مشخصات عمومی استفاده شد. داده‌ها نیز با آزمون tمورد تحلیل قرار گرفت.

نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بین رفتار ناسازگار کودکان پیش‌دبستانی ( مهدکودک) دارای مادر شاغل و خانه‌دار تفاوتی وجود ندارد. اما بین رفتار ناسازگار کودکان پیش‌دبستانی پسر و دختر تفاوت معناداری (P<0/01)بدست آمد. به عبارتی در این پژوهش میانگین رفتار ناسازگار در پسران بیشتر از دختران است .

مقدمـه

نگرش نسبت به کودک و تربیت او در طی قرون گذشته دچار فراز و نشیب‌های زیادی شده است افلاطون به اهمیت آموزش و پرورش در دوران کودکی اشاره نموده است و این مسئله را در سازگاری و علاقه حرفه‌ای بعدی کودک مهم می‌دانست . ولی در قرون وسطی این اندیشه از میان رفت و کودک را همچون بالغین ناپخته تلقی می‌کردند. کودکان را همچون بزرگان لباس می‌پوشاندند و از آنان انتظار رفتار بزرگسالان را داشتند. در مدارس قرون وسطی دروس به ترتیب سختی و آسانی ارائه نمی‌شد و کودکان را موجودات بی‌گناه نمی‌دانستند و آنان را از تجاوزات وحشیانه محافظت نمی‌کردند.

در قرون هفدهم تحولات عمیقی در نگرش نسبت به کودک بوجود آمد.مربیان سعی داشتند کودکان را از بزرگسالان و حتی نوجوانان جدا سازند. روش جدیدی در تعلیم و تربیت آغاز شد و مردم احساس منفی اخلاقی را به نگرشی مثبت، نسبت به کودکان تغییر دادند و کوشش همه‌جانبه‌ای برای حفظ و حراست کودکان از خشونت و فساد اخلاقی به عمل آوردند (کرین[1] ، ترجمه فدایی ، 1367). روسو در قرون هفدهم مقالات متعددی در زمینه مسائل کودکان ارائه نمود و عنوان کرد که کودکان زمینه ذاتی تشخیص درست از نادرست را دارا هستند ولی تحت تاثیر قیود اجتماعی قرار گرفته‌اند. وی معتقد بود که کودک ماهیتاً کاوشگر فعالی است که تواناییهای بیشماری دارد و اگر بزرگسالان زیاد دخالت نکنند توانائیهایش شکوفا خواهد شد. (دبس [2] ، ترجمه کاردان ، 1353) نظرات افرادی مانند فروید، تغییرات اجتماعی حاصل شده در قرون بیستم ، آسانگیری در تربیت را دوباره مطرح کرد. بطور خلاصه برخی از علما معتقدند کودک موجودی گیرنده و دارای مغز انفعالی است که صرفاً به عوامل محیطی مانند تشویق و تنبیه پاسخ داده و رفتارش را بر این اساس پایه‌گذاری می‌کند. برخی دیگر تصور می‌کنند که رشد و نمو کودک در اثر یادگیری فعالانه او با محیط است و به واسطه این کار و فعالیت به تجارب خودش شکل داده و مشکلاتش را حل می‌کند

بیان مسئله

اهمیت خانواده در تربیت و ایجاد ساختار شخصیت و اجتماعی شدن کودک بر کسی پوشیده نیست، رفتار اجتماعی مناسب و درست بطور طبیعی حاصل نمی‌شود بلکه مثل هر مهارت دیگری باید آموخته شود، و مرتباً تکرار و تمرین گردد و بوسیله افراد با تجربه تصحیح گردد. موفقیت در این زمینه بیشتر از همه به کوشش و خواست خود انسان بستگی دارد. عوامل مؤثر در آن پدر، مادر، خانواده ، دوستان و غیره می‌باشند. در اجتماعی شدن کودک اولین و مهمترین عامل خانواده می‌باشد. صاحبنظران معتقدند که از بین اعضای خانواده در تربیت و تکوین شخصیت کودک، مادر از نقش حساس‌تری برخوردار است. علت این امر شاید این باشد که از همان ابتدای تولد، کودک بیشترین کنش و واکنشهای عاطفی خود را با مادر برقرار می‌کند. رابطه اولیه مادر و کودک بوجود آورنده هسته اصلی امنیت یا عدم امنیت در کودک است. اگر این روابط نادرست باشد احساس ناامنی و عدم اعتماد بر زندگی کودک سایه می‌افکند. بی‌توجهی‌های طولانی، بدرفتاری و محرومیت از محبت از ابتدای زندگی منجر به ناسازگاریهای موقت و گاه طولانی در کودک می‌شود.

نحوه سازگاری در سنین مختلف تحت تأثیر عوامل زیادی قرار می‌گرد که هر کدام از این عوامل بسته به شرایط خاص کودک می‌تواند تأثیرات مختلفی در سازگاری کودکان درخانواده و مدرسه داشته باشد.

همچنین از جمله ارتباط بین والدین با یکدیگر ، ارتباط والدین با کودک، وضعیت و موقعیت اجتماعی خانواده ، شیوه‌های انطباقی حاکم در خانواده و اشتغال مادر و عدم حضور تمام وقت مادر در خانواده جزء مهمترین عوامل مؤهر در سازگاری کودک هستند. امروزه تعداد زیادی از زنانی که کودکان خردسال دارند، در خارج از منزل کار می‌کنند در آمریکا تا سال 1980 بیش از یک سوم مادرانی که سه کودک یا کمتر داشتند در خارج از منزل کار می‌کردند و هر ساله تعداد زیادتری از مادران به کار خارج از خانه اشتغال می‌ورزند. به خاطر کاهش درآمد خانواده‌ها در سالهای 1973 تا 1988 بسیاری از خانواده‌ها لازم دیدند که هر دو والد به کار مشغول باشند تا خانواده دچار فقر نشود (ماسن و همکاران 1369). در کشور ما نیز همزمان با تغییرات اجتماعی قرن حاضر شکل ساختاری خانواده تغییر پیدا کرده و نقشهای والدین دچار تحول شده است، و زنان بیشتری وارد فعالیتهای اجتماعی شده‌اند.

ضرورت و اهمیت تحقیق

دوران کودکی سرآغاز زندگی و زمان پایه‌ریزی شخصیت بزرگسالی است. همه روانشناسان نقش مهم و سرنوشت‌ساز این مرحله را در چگونگی پی‌ریزی مراحل بعدی رشد تاکید کرده‌اند. توجه به بهداشت روانی و مطالعه در نحوه سازگاری کودکان در اولنین سالهای زندگی ، کمک به رشد و باروری آنها در زمان بزرگسالی خواهد بود و غفلت از دوره کودکی و عدم توجه به شرایط رشدی دوران کودکی لطمات جبران‌ناپذیری را بر سلامت روانی جامعه وارد خواهد کرد. چرا که کودک در عالی‌ترین شرایط متولد می‌شود و آمادگی برای پرورش شایسته و مطلوب را دارد.

عوامل بسیاری را می‌توان در تعادل عاطفی و نحوه سازگاری کودکان دخیل دانست که مطالعات متعدد تأثیر هر یک را بر نحوه سازگاری کودکان شنان داده است. وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده، فقدان یک مادر تمام وقت به علت اشتغال از جمله عواملی هستند که این فرایند تدریجی را شکل میدهند.

هر روز به مادرانی که به اشتغال در بیرون از منزل روی می‌آورند افزوده می‌شود و اکثر این زنان دارای فرزندان خردسال هستند. وضع خانواده و رابط خانوادگی از این وضعیت جدید متأثر می‌شود و آثار خود را بر روی رفتارهای کودکان آشکار می‌کند. بنابراین لازم است مسئله اشتغال مادران با توجه به سایر جنبه‌های مؤهر در سازگاری کودکان بطور دقیق مورد بررسی قرار گیرد تا تأثیرات مثبت یا منفی آن آشکار گردد. افزایش مراقبتهای مربوط به بهداشت روانی و تعلیم و تربیت کودکان پیش‌دبستانی در خانواده و مهدکودک حاصل نتایج ارزشمند تحقیقات گذشته می‌باشند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.