مقدمه
اگر بزرگسالانی خلاق و با قوة تخیل میخواهیم باید از سالهای اولیة زندگی آنها برای این کار برنامهریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت میکنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان میماند. اگر خلاقیت و قوة تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمیشوند.
کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصتهایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.
در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفادة طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان به نقاشی و حجمسازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان. گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانوادهها میشود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.
تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرتها و مهارتها در سالهای اول زندگی شکل میگیرد. در مرحلة بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت کمی است تا کیفی. لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنیتر، سالمتر و آگاهانهتر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادلتر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر میرسد.
شناسایی مشکل
کودکان ظروف خالی نیستند. آنها عقاید و افکار و آرزوهای خود را برای آفریدن دارند. مسئولیت ما این است که مهارتهای فعلی کودکان و درک آنها را رشد دهیم و با ایجاد فرصتهای تازه این مهارتها را گستردهتر کنیم تا نگرشها، مهارتها و دانش آنها در زمینة تجارب گسترده و وسیعتر رشد کند.
برای کمک به کودکان در جهت نیل به خلاقترین مرحلة ممکن برای آنها کافی نیست مهارتها را به آنها آموزش دهیم یا فرصتهایی برایشان به وجود آوریم تا استعدادهایشان را گسترش دهند. همچنین کافی نیست عادات خوب کارکردن را به آنها بیاموزیم. باید به آنها کمک کنیم تا نقاطی را که علایق و مهارتهایشان منطبق میگردند یعنی محل تقاطع خلاقیت خود را تشخیص دهند.
در این محل قلمرو مهارتهای کودک و مهارتهای تفکر خلاق وی بر روی علایق درونی وی منطبق میشوند. این ترکیب پرقدرتی است زیرا جایی است که کودک به احتمال بسیار زیاد خلاق خواهد بود.
کودکان به فضای کافی برای کار کردن و منابع در دسترس نیاز دارند تا بتوانند از تجاربی که به آنان ارائه میشود بیشترین بهره را ببرند. فضای خانه به دلیل مأنوس بودن محیط آن برای کودک، در او احساس امنیت ایجاد میکند. از این رو در نظر گرفتن فضایی جهت انجام کارهای هنری، امکان رشد و پرورش خلاقیت و در عین حال ایجاد انگیزه و اشتیاق در کودک را فراهم میآورد.
کودکانی که دارای فضاها و وسایل شخصی هستند، کودکان تواناتر و با اعتماد به نفس بیشتری خواهند شد. آنها یاد میگیرند که وسیله مربوط به خودشان است و آنها هستند که از آن استفاده میکنند، پس میآموزند چطور با آن برخورد کنند و حتی چطور در حفظ و نگهداری آن بکوشند.
مبلمان کارهنری فضایی مناسب در اختیار کودک قرار میدهد که به راحتی به انجام فعالیتهای خویش بپردازد. در اختیار قرار گرفتن این فضا شخصی برای کودک حس استقلال طلبی را در او پرورش داده و باعث ایجاد نظم و ترتیب در امور شخصی او میشود.
در نتیجه طراحی مبلمان کار هنری باید به گونهای باشد که در عین رعایت اصول ارگونیکی، میل و رغبت به انجام فعالیتهای هنری را نیز در کودک افزایش میدهد.
پرورش خلاقیت از طریق هنر
امروز همه متخصصان تعلیم و تربیت اذعان دارند زمانی یادگیری به بهترین نحو انجام می گیرد که توام با عمل باشد. هنر و فعالیت های هنری بهترین فرصت را برای یادگیری بهتر فراهم می آورد. هنر نه تنها منجر به یادگیری عمیق تر می گردد، بلکه در ایجاد خود پنداره مثبت در افراد و افزایش توانایی قدرت تخیل و خلاقیت در آن ها موثر است. اولین بار افلاطون درباره " آموزش از طریق هنر" سخن گفت و طرح داد. یونانیان اعتقاد داشتند تنها عاملی که می تواند سبب سازش درونی و اجتماعی انسان ها شود، هنر است.
به گفته افلاطون حساسیت هنری زیر بنای تعادل روانی است. امروز " آموزش از طریق هنر" طرف داران خاص خود را دارد( مندکا 1996).
هنر یک فرد از طریق احساسات هنری او بروز می کند. یک اثر هنری که ترکیبی از مضمون، شکل و بیان است، کلبه ابعاد روحی و روانی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. ارتباط مستقیم با هنر دامنه ادراک را گسترش داده، تخیلات را پربارتر و به روند ترکیبی و تحلیلی ذهن عمق می بخشد.
مضمون یک اثر هنری، هنجارهای اخلاقی، نگرش و حساسیت های اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. هنر می تواند نیازهای کودکی را که نسبت به زندگی روزمره خود بی تفاوت شده است. برآورده کند.
هنر انسان را قادر به درک علت و معلول کرده و علت و معلول را طوری آسان جلوه می دهد که انسان با مشاهده آن احساساتش را بروز می دهد. هنر به انسان اجازه می دهد نمایش زندگی را حس کرده و آینده خود را در آن بیابد. همه افراد به وسیله حواس هنری می توانند به طور صحیح آموزش ببینند. تحلیل بحث هنر بر روی انسان حائز اهمیت است. پیشرفت انسان در پذیرش و خلق آثار هنری است. روان شناسان بر ویژگی های مشترک افراد مختلف در زمینه مهارتهای هنری تاکید می کنند. وقتی افراد چیزی را خلق می کنند، از شم هنری، تفکرات واگرا و توانایی بیانی خود استفاده می کنند و بدین ترتیب به طور طبیعی احساسات و تفکرات خود را به دیگران منتقل می کنند. این ویژگی ها جنبه های متفاوتی از فعالیت های هنری را تشکیل می دهند و به طور خود جوش در تفریحات و بازی های دوران کودکی بروز می کنند. اما تحت تاثیر آموزش هم نوایی به جای آموزش فعال، توسعه فعالیت های هنری به سرعت از بین می روند.
انجام کارهای هنری از جوانب مختلف، موجب افزایش خلاقیت کودکان می شود. برخی از نتایج این مساله عبارتند از:
- کودکان در جریان آشنا شدن با دنیای هنر، بر وسعت تجربیات خود می افزایند.
- کودکان در روند انجام کارهای هنری مجبور به اتخاذ تصمیم های مختلفی می شوند و این امر جریان تصمیم گیری را برای آن ها به صورت امری ساده در می آورد.
- آشنایی با حل مساله یکی دیگر از تبعات انجام دادن کارهای هنری توسط کودکان است. مهارت یابی در حل مساله به آن ها کمک می کند تا مسایل ذهنی و فیزیکی خودشان را ساده تر حل کنند.
- کودکان در روند آشنایی با رشته های مختلف هنری از تفکر تخیلی بهتری برخوردار خواهند شد.
بر اساس ماده 31 اعلامیه حقوق بشر خلاقیت و تخیل با هنر مرتبط است. بر اساس این ماده از اعلامیه، هنر عبارت است از: گستره بیان "خود" به نحوی خلاق و تخیلی، توسط همه مردم، از فرهنگ ها، طبقات و سنین مختلف.
در برنامه های هنری باید این امکانات در اختیار کودکان قرار گیرد تا فرصت رشد خلاقیت در کودکان فراهم گردد:
- باید این امکان را داشته باشند که به مفاهیم، روش ها یا برداشت ها واکنش نشان دهند.
- واکنش، آن چه را تجربه، مشاهده یا تصور شده تثبیت کنند.
- منابع را به منظور برانگیختن و ایجاد مفاهیم جمع آوری کنند.
- بتوانند تفاوت ها و شباهت ها را تشخیص دهند.
- ابزار و تکنیک ها را بیازمایند.
روابط اجتماعی
بازار هدف این محصول را قشر محصول کرده با درآمد متوسط و بالا تشکیل می دهد این گروه بیشترین استفاده کنندگان این محصول به حساب می آیند که باید روابط اجتماعی فرهنگی آنها را در نظر گرفته و در رابطه با موضوع مورد بحث شناسایی کرد. با توجه به تحقیقات انجام شده در رابطه با قشر مورد نظر، مشخصاتی در خصوص زندگی این افراد به دست آمده که به ذکر آن می پردازیم:
- پدر و مادر هر دو تحصیل کرده اند.
- مقداری از وقت خود را در طول روز به مطالعه می پردازند.
- با مطالعه کتاب هایی در زمینه کودک آگاهی خود را در رابطه با نحوه رفتار با کودکشان بالا می برند.
- با نیازها و خواسته های کودک آشنا هستند و از اهمیت آنها نیز آگاه.
- به کودکانشان به عنوان یک عضو از خانواده احترام می گذارند.
- برای تربیت کودک خود وقت صرف می کنند و به رشد شخصیتی او اهمیت می دهند.
- به مسائل رفاهی کودک اهمیت داده، در جهت رفاه بیشتر او می کوشند.
- به نیازهای روانی و جسمی کودک اهمیت داده و در جهت رفع آنها اقدام می کنند.
- به تعداد فرزندان خود اهمیت می دهند.
- اغلب دارای رادیو و تلویزیون و اکثراً ماهواره هستند و به طور مداوم از آنها استفاده می کنند.
- با فرهنگ مردمان دیگر آشنا و در بالا بردن سطح فرهنگ و آگاهی خود تلاش می کنند.
- وضعیت شغلی مناسب با درآمد متوسط و متوسط رو به بالا دارند.
- در بعضی از خانواده ها زنان نیز شاغل هستند و با مسائل جامعه از نزدیک در ارتباطند و این امر باعث بالاتر رفاتن میزان رفاه خانواده است.
- به خرید مبلمان و وسایل شخصی اهمیت می دهند.
- برای خواب و استراحت از تخت خواب استفاده می کنند.
- اکثراً منزل مستقل و شخصی دارند.
- وسعت خانه هایشان به گونه ای است که برای فرزندانشان اتاق مجزا در نظر می گیرند.
- به دکوراسیون اتاق کودک خود اهمیت می دهند.
- به روابط اجتماعی و ارتباط با فامیل و اقوام اهمیت می دهند و با آنها در ارتباطند.
- به جهت رفت و آمد. سعی در بهبود بخشیدن به وضعیت وسایل منزلشان خصوصاً اتاق کودک خود دارند.
- زمانی از وقتشان را به تفریح با کودک خود و حرف زدن با او صرف می کنند